استیبلچین (STABLE) چیست؟
StableChain با اولویت دادن به تسویه پولی به جای محاسبات عمومی، تغییر آشکاری در طراحی بلاکچینهای لایه اول ایجاد کرده است. این شبکه به عنوان یک محیط تخصصی عمل میکند که اغلب به آن «استیبلچین» میگویند. تفاوت اصلی معماری آن با زنجیرههای استاندارد EVM، استفاده از USDT تتر به عنوان دارایی گس بومی است.
این انتخاب طراحی، واحد حساب را هم برای انتقال ارزش و هم برای هزینههای اجرای شبکه یکسان میکند. کاربران و قراردادهای هوشمند کاملاً با USDT تراکنش انجام میدهند. این کار نیاز به نگهداری موجودی جداگانه و پرنوسان از داراییها فقط برای مصرف گس را از بین میبرد.
در LBank بررسی قیمت STABLE
STABLE() قیمت
قیمت فعلی
پروتکل سازگاری کامل با ماشین مجازی اتریوم (EVM) را حفظ میکند. توسعهدهندگان میتوانند قراردادهای هوشمند سالیدیتی موجود را مستقر کنند و از ابزارهای استاندارد مانند Hardhat یا Foundry بدون تغییر استفاده نمایند. زیرساخت به طور خاص برای تسویه پرداختها با بازدهی بالا بهینه شده است. مکانیزم اجماع به قطعیت زیر یک ثانیه دست مییابد. این معیار عملکرد، مشکلات تأخیر رایج در بلاکچینهای عمومی را حل میکند که در آنها زمان بلاک اغلب مانع برنامههای نقطه فروش یا حوالههای با فرکانس بالا میشود.
شکاف زیرساختی که Stable قصد پر کردن آن را دارد
بلاکچینهای عمومی برای انعطافپذیری و قابلیت برنامهریزی بهینه میشوند. این امر زمانی که مورد استفاده اصلی انتقال ارزش ساده باشد، مبادلات ذاتی ایجاد میکند. تز Stable بر این ایده متمرکز است که استیبلکوینها شایسته زیرساختهای هدفمند هستند نه تطبیق با زنجیرههای موجود.
نوسانات کارمزد آشکارترین نقطه اصطکاک را نشان میدهد. در زمان ازدحام شبکه، هزینههای گس اتریوم میتواند از ارزش انتقالهای کوچک فراتر رود. این امر ریزپرداختها و حوالهها را از نظر اقتصادی غیرقابل توجیه میکند. ساختار کارمزد Stable که با USDT محاسبه میشود، این نوسان را از بین میبرد. کاربران سازمانی بدون توجه به تقاضای شبکه، به مدلسازی هزینه قابل پیشبینی دست مییابند.
تأخیر در تسویه، محدودیتهای بیشتری برای برنامههای پرداخت ایجاد میکند. تراکنشهای نقطه فروش به تأیید تقریباً فوری نیاز دارند. زمانبندیهای قطعیت بلاکچین سنتی که با ثانیه یا دقیقه اندازهگیری میشوند، این نیاز را برآورده نمیکنند. قطعیت زیر یک ثانیه، معادله رقابتی را در برابر ریلهای پرداخت قدیمی تغییر میدهد.
مشکل پیچیدگی چند توکنی فراتر از تجربه کاربر است. مدیریت خزانه، تطبیق حسابداری و گزارشدهی نظارتی همگی زمانی سادهتر میشوند که یک دارایی واحد هم انتقال ارزش و هم پرداخت کارمزد را انجام دهد. این سادهسازی عملیاتی برای پذیرش نهادی اهمیت قابل توجهی دارد.
| نقطه اصطکاک | علت ریشهای | پاسخ طراحی Stable |
| غیرقابل پیشبینی بودن کارمزد | نوسانات توکن گس + قیمتگذاری مبتنی بر تقاضا | کارمزدهای بومی USDT با قیمتگذاری سازمانی مبتنی بر حجم |
| تأخیرهای تسویه | سربار اجماع برای محاسبات عمومی | اجماع سادهسازی شده و بهینه شده برای قطعیت انتقال |
| پیچیدگی مدیریت توکن | جداسازی دارایی کارمزد و دارایی انتقال | استفاده از USDT یکپارچه برای هر دو عملکرد |
| موانع ادغام سازمانی | طراحی مستقل از پروتکل | ضمانتهای بومی فضای بلاک، پردازش دستهای، هوکهای انطباق |
ساختار تأمین مالی و ترکیب سرمایهگذاران Stable
تیم رهبری پروژه شکاف بین امور مالی غیرمتمرکز و صدور متمرکز استیبلکوین را پر میکند. برایان مهلر به عنوان مدیرعامل خدمت میکند و بنیاد Stable و استراتژی خارجی را مدیریت مینماید. مهلر در جریان اعلامیههای راهاندازی شبکه اصلی، نماینده شرکت بود.

برایان مهلر، تصویر: IQ.wiki
پائولو آردوینو اعتبار صنعتی قابل توجهی را به پروژه میآورد. او به عنوان مدیرعامل تتر و مدیر ارشد فناوری بیتفینکس خدمت میکند. آردوینو از زمان آغاز پروژه به عنوان مشاور نزدیک با Stable همکاری کرده است. مشارکت او StableChain را مستقیماً به بزرگترین صادرکننده استیبلکوین از نظر ارزش بازار متصل میکند. این رابطه برای تضمین USDT به عنوان توکن گس بومی حیاتی بود.
استیبلچین در ژوئیه ۲۰۲۵ مبلغ ۲۸ میلیون دلار سرمایه اولیه جذب کرد. این دور از ساختاری ترکیبی شامل توافقنامه ساده برای سهام آتی (SAFE) و وارانتهای توکن استفاده کرد.
تزریق سرمایه از سوی نهادهای برجسته صنعت انجام شد:
- سرمایهگذاران پیشرو: Bitfinex و Hack VC.
- مشارکتکنندگان نهادی: Franklin Templeton و Susquehanna International Group.
- شرکای سرمایهگذاری خطرپذیر: eGirl Capital، Mirana، Castle Island Ventures و Nascent.
زمانبندی راهاندازی شبکه اصلی و نقشه راه اکوسیستم
دور سرمایهگذاری اولیه ۲۸ میلیون دلاری
تأمین سرمایه و مشارکتهای استراتژیک تضمین شد
شبکه آزمایشی عمومی
پذیرش توسعهدهندگان و فعالسازی تست قراردادها
توکنومیکس رونمایی شد
افشای عمومی توکنومیکس STABLE
شبکه اصلی + بنیاد Stable
راهاندازی رسمی شبکه اصلی و فعالسازی بنیاد Stable
این شبکه در اواخر سال ۲۰۲۵ با سرعت زیادی از مرحله توسعه به استقرار نهایی رسید. کمپین پیشسپردهگذاری پیش از راهاندازی شبکه اصلی، تقاضای بازار را تایید کرد. این کمپین موفق شد بیش از ۲ میلیارد دلار سپرده از بیش از ۲۴,۰۰۰ کیف پول منحصربهفرد جذب کند. این رویدادِ تأمین نقدینگی اولیه، امنیت اقتصادی و حجم عملیاتی لازم را بلافاصله پس از شروع به کار برای شبکه فراهم کرد.
مشارکتهای عمده و پذیرش نهادی
استیبلچین بلافاصله پس از راهاندازی شبکه اصلی، همکاریهای خود را با موسسات مالی معتبر اعلام کرد. آنکوریج دیجیتال که یک بانک کریپتویی با مجوز فدرال است، به عنوان شریک به این پروژه پیوست. پیپال نیز قرارداد همکاری برای پشتیبانی از این شبکه را امضا کرد. این همکاریها از آن جهت حائز اهمیت هستند که پلی میان امور مالی سنتی و زیرساختهای کریپتو ایجاد میکنند.
پلتفرم لیبرا متعلق به استاندارد چارترد نیز با استیبلچین ادغام میشود. حضور یک بانک بزرگ جهانی نشاندهنده اعتماد نهادی به چارچوب انطباق و قانونی این شبکه است. این همکاریها میتواند پذیرش شبکه را در میان شرکتهایی که پیش از بهکارگیری راهحلهای بلاکچینی به شفافیت قانونی نیاز دارند، شتاب بخشد.
این شبکه موارد استفادهای را هدف قرار میدهد که پیش از این در زنجیرههای عمومی مقرونبهصرفه نبودند. زمانی که هزینههای تراکنش بهطور مداوم پایین بماند، ریزپرداختها توجیه اقتصادی پیدا میکنند. انتقالهای خودکار برای پرداخت حقوق یا تسویه حساب با تأمینکنندگان میتواند با کارایی بالا انجام شود. برنامههای مدیریت خزانه قابل برنامهریزی میتوانند بدون نگرانی از جهش ناگهانی قیمت گس اجرا شوند.
توکنومیکس و کارکردهای توکن STABLE
توکن STABLE به عنوان یک دارایی حاکمیتی و امنیتی عمل میکند اما به عنوان توکن گس استفاده نمیشود. این تمایز بسیار مهم است زیرا انگیزههای اقتصادی شبکه را از هزینههای تراکنش جدا میکند. کاربران همیشه کارمزدها را با USDT پرداخت میکنند که باعث میشود هزینهها قابل پیشبینی باقی بماند.
این توکن سه کارکرد اصلی دارد:
- امنیت شبکه: اعتبارسنجها توکنهای STABLE را سهامگذاری میکنند تا از طریق مدل اثبات سهام نمایندگی شده به نام StableBFT در اجماع شرکت کنند.
- حقوق حاکمیتی: دارندگان توکن در مورد پارامترهای پروتکل و ارتقاها رأی میدهند.
- همسویی اقتصادی: نمایندگان سهمی از کارمزدهای گس را که به USDT توسط اعتبارسنجها جمعآوری شده، دریافت میکنند.
عرضه کل بر روی ۱۰۰ میلیارد توکن STABLE ثابت شده است. تخصیصهای تیم، سرمایهگذاران و مشاوران هر کدام ۲۵ درصد از عرضه را تشکیل میدهند. این تخصیصها شامل یک دوره قفل یک ساله و سپس آزادسازی خطی طی ۳۶ ماه است. کل دوره آزادسازی مجموعاً ۴۸ ماه طول میکشد.
این برنامه آزادسازی از فروشهای گسترده زودهنگام که میتواند شبکه را بیثبات کند، جلوگیری مینماید. همسویی بلندمدت برای پروژههای زیرساختی اهمیت بیشتری نسبت به توکنهای معاملاتی سفتهبازانه دارد. اعتبارسنجها باید اعتبار و عملکرد خود را در طول سالها حفظ کنند، نه فقط برای چند ماه.
تحلیل و پیشبینی قیمت STABLE
قیمت STABLE در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۵ برابر با ۰.۰۱۹۷۴۲ دلار است. شاخصهای تکنیکال سیگنالهای متناقضی را در دوره اولیه معاملات نشان میدهند. میانگینهای متحرک ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه هر دو روندی نزولی دارند که نشاندهنده مومنتوم خرسی است. با این حال، شاخص قدرت نسبی در محدوده خنثی ۳۰ تا ۷۰ قرار دارد.

پیشبینی قیمت STABLE، منبع تصویر: LBank
شاخص MACD تقاطع صعودی داشته و خط MACD به بالای خط سیگنال حرکت کرده است. تحلیلگران تکنیکال اغلب این الگو را به عنوان سیگنال خرید تفسیر میکنند. پیشبینیهای قیمت برای کوتاهمدت همچنان محتاطانه باقی مانده است. تحلیلگران پیشبینی میکنند که توکن تا ۷ ژانویه ۲۰۲۶ به ۰.۰۱۹۸۱۹ دلار برسد. پیشبینیهای بلندمدت قیمت، رقم ۰.۰۲۶۴۵۳ دلار را تا سال ۲۰۳۰ برآورد میکنند.
این پیشبینیهای محافظهکارانه منعکسکننده طراحی مبتنی بر کاربرد توکن است. استیبل بیشتر به عنوان زیرساخت عمل میکند تا یک دارایی سفتهبازانه. ارزش از طریق پاداشهای سهامگذاری که به USDT پرداخت میشود حاصل میگردد، نه صرفاً از طریق افزایش قیمت. این مدل ممکن است برای سرمایهگذاران نهادی که به دنبال بازدهی هستند جذابتر از معاملهگران خُرد باشد که به دنبال نوسانات هستند.
ملاحظات نظارتی و ادغام USDT
وابستگی استیبلچین به USDT هم فرصتها و هم ریسکهایی را ایجاد میکند. تتر با نظارتهای مداوم در مورد شفافیت ذخایر مواجه است. رگولاتورها و فعالان بازار همچنان در این مورد سوال دارند که آیا USDT پشتوانه کامل برای هر توکن در گردش را حفظ میکند یا خیر. مدیریت تتر اصرار دارد که "USDT کاملاً توسط ذخایر ما پشتیبانی میشود."
استیبلچین ویژگیهای انطباق قانونی را مستقیماً در لایه پروتکل طراحی کرده است. این شبکه از گزارشدهی نظارتی، قابلیتهای حسابرسی و انتقالهای محرمانه پشتیبانی میکند. این ویژگیها به برآورده کردن استانداردهای نهادی برای نظارت بر تراکنشها و مدیریت ریسک کمک میکنند. بانکها و پردازشگران پرداخت قبل از اینکه بتوانند زیرساخت بلاکچین را بپذیرند، به این ابزارها نیاز دارند.
فضای نظارتی گستردهتر برای استیبلکوینها همچنان در حال تکامل است. قانونگذاران ایالات متحده در حال بحث در مورد چارچوبهای فدرال برای صادرکنندگان استیبلکوین هستند. رگولاتورهای اروپایی مقررات بازارهای داراییهای کریپتو (MiCA) را اجرا کردند. معماری استیبلچین به آن اجازه میدهد تا از طریق پارامترهای انطباق قابل تنظیم، با حوزههای قضایی مختلف سازگار شود.
تحلیلگران صنعت نظارهگر این هستند که چگونه نوآوری استیبلچین بر چشماندازهای نظارتی در حال توسعه تأثیر میگذارد. این شبکه ثابت میکند که بلاکچینها میتوانند انطباق را بدون قربانی کردن مزایای اصلی غیرمتمرکزسازی در خود جای دهند. این رویکرد ممکن است بر نحوه تفکر رگولاتورها در مورد استانداردهای فنی مناسب برای شبکههای پرداخت دیجیتال تأثیر بگذارد.

استیبلچین با قدرت USDT، تصویر توسط: @stable در X
پیامدهای بازار برای زیرساختهای استیبلکوین
سپردهگذاری ۲ میلیارد دلاری پیش از راهاندازی، نشاندهنده تقاضای قابل توجه برای شبکههای استیبلکوین با هدف خاص است. این سرمایه از سوی کاربرانی تأمین شده که میخواستند فراتر از محدودیتهای بلاکچینهای عمومی و چندمنظوره بروند. موفقیت استیبلچین میتواند دیدگاه صنعت را نسبت به طراحی زیرساخت تغییر دهد.
اکثر بلاکچینهای لایه ۱ بر سر عمومیت و چندمنظوره بودن رقابت میکنند. آنها میخواهند از هر برنامه کاربردی ممکنی پشتیبانی کنند. استیبلچین نشان میدهد که تخصصیسازی ارزش دارد. شبکهای که برای یک مورد استفاده (پرداختهای دلاری) بهینه شده باشد، میتواند در آن عملکرد خاص از جایگزینهای عمومی بهتر عمل کند.
این سابقه ممکن است الهامبخش شبکههای تخصصی مشابهی شود. ما ممکن است شاهد ظهور زنجیرههایی باشیم که برای کلاسهای دارایی، صنایع یا الزامات نظارتی خاص بهینه شدهاند. تز بلاکچین ماژولار استدلال میکند که لایههای مختلف باید عملکردهای متفاوتی را مدیریت کنند. استیبلچین این منطق را به خود لایه کاربردی گسترش میدهد.
مشارکتهای این شبکه با پیپال و بانکهای سنتی میتواند پرداختهای بلاکچینی را برای کاربران عادی نرمالسازی کند. این موسسات کانالهای توزیع و اعتماد کاربری را به ارمغان میآورند که پروژههای بومی کریپتو برای ایجاد آن با مشکل مواجه هستند. اگر استیبلچین در مقیاس بزرگ موفق شود، میتواند در نهایت به وعده اصلی بلاکچین به عنوان یک فناوری پرداخت و نه صرفاً یک پلتفرم سفتهبازی، عمل کند.
نگاه به آینده: استراتژی رشد استیبلچین
نقشه راه سال ۲۰۲۶ بر گسترش مجموعه اعتبارسنجها و ساخت ابزارهای توسعهدهنده متمرکز است. پلهای بینزنجیرهای استیبلچین را به سایر شبکهها متصل میکنند و به کاربران اجازه میدهند داراییها را آزادانه جابجا کنند. تیم پروژه ادغام با پذیرندگان تجاری را که تجارت دنیای واقعی را امکانپذیر میسازند، نسبت به صرفاً معاملات کریپتو به کریپتو در اولویت قرار میدهد.
طرحهای آزمایشی پرداخت نهادی میتوانند ارزش شبکه را برای عملیات خزانهداری سازمانی ثابت کنند. شرکتهایی که روزانه میلیونها دلار جابجا میکنند به قابلیت اطمینان و پیشبینیپذیری هزینه نیاز دارند. معماری استیبلچین این الزامات را بهتر از جایگزینهای موجود برطرف میکند. موفقیت در این طرحهای آزمایشی میتواند پذیرش گستردهتری را در بخشهای مالی شرکتها رقم بزند.
این شبکه خود را به عنوان زیرساخت بنیادی برای نسل جدیدی از خدمات مالی معرفی میکند. برنامههایی که در اتریوم غیراقتصادی بودند، زمانی که هزینههای تراکنش به چند سنت کاهش یابد و قطعیت در کمتر از یک ثانیه حاصل شود، امکانپذیر میشوند. توسعهدهندگان میتوانند سیستمهای ریزپرداخت، پلتفرمهای حقوق و دستمزد خودکار و شبکههای تسویه آنی بسازند.
موفقیت نهایی استیبلچین بیشتر به اجرا بستگی دارد تا صرفاً فناوری. شبکه باید با رشد پذیرش، زمان فعالیت را حفظ کند، از حوادث امنیتی جلوگیری نماید و توان عملیاتی تراکنش را مقیاسپذیر کند. این شبکه باید ضمن حفظ مزایای اصلی که آن را از ریلهای پرداخت سنتی متمایز میکند، تغییرات نظارتی را مدیریت نماید. مشارکتها، تأمین مالی و کشش اولیه بازار نشان میدهد که پروژه منابع لازم برای مقابله با این چالشها را دارد. اینکه آیا این شبکه میتواند شتاب خود را در افق چند سالهای که برای پذیرش زیرساخت لازم است حفظ کند، سوال کلیدی برای سرمایهگذاران و کاربران در ارزیابی پلتفرم باقی میماند.

